پنج شنبه 20/11/90
صبح بر خلاف خونه مامانی که تا ساعت 10 می خوابی ساعت 30/8 از خواب بیدارشدی صبحانه خوردی حمید نون تازه گرفت با کرم شکلات دریغ از یک قاشق که شما بخوری بعد از اون شروع کردم به تمیز کردن خونه و شما هم کمال همکاری را بامن انجام دادین مثل جاروبرقی کشیدن و دراوردن سیم از پریز ، ریختن تمامی اسباب بازیها روی زمین بعد از مرتب کردن خونه و...... خلاصه ناهار خوردیم و وقتی حمید بیرون رفت تهیه کادو برای پدر را دیدیم دسته گل ویک عطر ومام کادو کرده ومرتب ، سفارش کیک هم به به حمید دادم. عزیزم تولدت مبارک چ...
نویسنده :
مامان شهداد
9:25