شهداد شهداد ، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره

شهداد خانوم

پنج شنبه 20/11/90

1390/11/25 9:25
نویسنده : مامان شهداد
354 بازدید
اشتراک گذاری

صبح بر خلاف خونه مامانی که تا ساعت 10 می خوابی  ساعت 30/8 از خواب بیدارشدی صبحانه خوردی حمید نون تازه گرفت با کرم شکلات دریغ از یک قاشق که شما بخوری بعد از اون شروع کردم به تمیز کردن خونه و شما هم کمال همکاری را بامن انجام دادین مثل جاروبرقی کشیدن و دراوردن سیم از پریز ، ریختن تمامی اسباب بازیها روی زمین بعد از مرتب کردن خونه و...... خلاصه ناهار خوردیم و وقتی حمید بیرون رفت تهیه کادو برای پدر را دیدیم دسته گل ویک عطر ومام کادو کرده ومرتب ، سفارش کیک هم به به حمید دادم.         

           عزیزم تولدت مبارک

نایت اسکین

 

 چون حال بیرون رفتن را نداشتم شهداد حموم بردم و گفتم بخواب تا کیک عصری بگیریم واون همش میگفت شم شم فوت فوت (منظورشان همان شمع است )وعصری تا حمید در خونه را باز کرد از خواب بیدار شد وهمون موقع میگفت شم بیار فوت کنم بالاخره یه 1 ساعتی نگهش داشتم تا حمید هم آماده شد خلاصه یک تولد 3 نفره چند تا عکس هم گرفتم به سختی از شهداد خانوم .

نمایی از کادوهای منو شهداد

کیک تولد

قبل از تولد

دیگه جا برای ایستادن نبوده

چه نگاه عمیقی

فکر کرده دخترم تولد خودش است

بابا و دختر در حال فوت کردن

دخترم در حال کیک خوردن

نوش جونت

مامانم با خاله ها غروب اومدند و من شام نگهشون داشتم بدون تهیه وتدارک خیلی هم خوش گذشت حمید هم بدش نیومد از کادو ها دراین مراسم شهداد کلی رقصید وخوشحال بود برای آخر شب  مراسم خداحافظی دنبال همه گریه میکرد وماناچار شدیم برای اینکه شب تولد را کوفت بچه نکرده باشیم خاله سمانه را نگه داریم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

ُSara Moslemi
20 اسفند 90 13:21
سلام چه دختر نازی
خدا براتون نگهش داره
منم یه دختر کوچولوی 6 ماهه به نام سحر دارم. یه وبلاگ هم داشتیم اما چون همسرم مخالف نوشتن مطالب و گذاشتن عکس بود حذفش کردم. چقدر خوبه که همسرتون با عکس و نوشتن مشکلی نداره. امیدوارم همینطور به وبلاگ نویسی و ثبت خاطراتون ادامه بدید.
قربون همه کوچولوهای ناز


سلام مرسی از اینکه به وبلاگ ما سر زدین