علاقه مندی به عکس گرفتن در راه پله ها
پروژه پوشک گیری
سلام خدمت همه دوستان عزیزم خیلی خوشحالم که بعد از غیبت طولانی دوباره با شما صحبت می کنم و علت دیگه خوشحالیم اینه که بالاخره موفق شدم شهداد خانوم را از پوشک بگیرم با کمک مامانی و دخترم که اصلا فکر نمیکردم اینقدر همکاری کنه الان 1 ماه است دیگه راحت شدم و در این مدت با راهکار جایزه گرفتن پروژه خودمون را پیش بردیم . امیدوارم مامانهایی که میخوان این پروژه را شروع کنند زودتر بجنبند و موفق هم شوند . ...
نویسنده :
مامان شهداد
11:50
تولدمن تاریخ 30/1/91
امسال جشن تولدم در سی امین روز فروردین باحضور شهداد عزیزم و حمید مهربونم برگزار شد بدون برنامه ریزی حمید به مامانم زنگ زده بود و باحضور پدر ومادرم یه جشن کوچیک وبه یاد موندنی گرفتیم از همه چیز جالب تر و به یاد موندنی تر دخترم بود که برام حسابی رقصید و ذوق داشت وموقع کیک بریدن و شمع فوت کردن فکر میکرد تولد خودش است ...
نویسنده :
مامان شهداد
11:06
قایق سواری در شب
چند وقت پیش باشهداد به پارک رفتیم و یه نیم ساعتی قایق سواری کردیم شهداد برای اولین بار سوار قایق شده بود خیلی می ترشید ولی کم کم عادت کرد و بعدش خوشش اومد ...
نویسنده :
مامان شهداد
10:49
شهداد در حال مدرسه رفتن
توخونه که هست میگه مامان کیفم بده دارم میرم مدرسه یا همه ساکت باشید دارم درس میخونم یا مشقامو ننوشتم خداکنه این حال برات همیشه بمونه دخترم ...
نویسنده :
مامان شهداد
10:33
شهداد ودختر عمه
چند روز پیش خونه عمه سیمین رفته بودیم و طبق معمول شهداد با دختر عمه اش عسل که فکر میکنه همسن خودش است در حال بازی و در س خوندن است وقتی هم خونه میاریمش میگه میخوام برم مدرسه درس بخونم بچم از حالا دوستن داره درس بخونه از ساعت 6 عصر تا 12 شب هم کنار هم باشند صداشون درنمی یاد اونقدر قشنگ باهم بازی میکنند انگار دوتا دختر خانوم بزرگ باهم دارند صحبت میکنند ...
نویسنده :
مامان شهداد
11:39