یه روز صبح
سلام یه روز صبح تعطیل دیدم شهداد خانوم از خواب بیدار نشده ، شال وکلاه کرده رفته توی کمدش کلاه برداشته و کیفش هم برداشته روی دوشش انداخته و کفشهای پاشنه بلندش پاش کرده باهمون لباس خواب عازم دده بود که من هم از این فرصت استفاده کردم وچند تا عکس گرفتم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی